او در مورد ناهنجاریها، بیاحترامیها و پرخاشگریهای اخیر در فوتبال ایران میگوید:«من زیاد روزنامه نمیخوانم و به صورت جزئی در جریان اختلافهای اهالی فوتبال با یکدیگر نیستم ولی متأسفانه مسائلی در این فوتبال دیده میشود که چندان جالب نیست. جو ورزشگاهها آلوده است و هرگونه بیاحترامی و ناسزاگویی را در میدانهای ورزشی شاهد هستیم که بههیچ عنوان خوشایند نیست. این فقط قسمتی از زشتیهای فوتبال است که مربوط به جو ورزشگاههای ما میشود».او ادامه میدهد: «در فوتبال رقابت شدیدی وجود دارد و هزینه کردن هم حساسیتها را بیشتر میکند. وقتی مربی، بازیکن، مدیر یا باشگاه نتیجه نمیگیرد متأسفانه آستانه تحمل پایین میآید و افراد دیگر نمیتوانند خودشان را کنترل کنند.
در کشورهای دیگر هم شاید چنین اتفاقاتی رخ دهد ولی اصلا با ایران قابل قیاس نیست. در هر کشوری قانونی وجود دارد و افرادی که تهمت میزنند یا بیاحترامی میکنند، با جریمههای سنگین مواجه میشوند ولی اینجا اینطور نیست. وقتی کمیته انضباطی فلان بازیکن یا فلان تیم را محروم میکند و بهدلیل یک مناسبت این محرومیت را میبخشد، دیگر چگونه باید انتظار داشته باشیم که همه به قانون احترام بگذارند؟»او در پاسخ به این سؤال که مسائلی مثل تحصیلات آکادمیک و سواد چقدر میتواند در کاهش ناهنجاریها، ادبیات زشت، پرخاشگریها و بیاحترامیها نقش داشته باشد تأکید میکند: «بهنظر من فرهنگ، شعور و شخصیت ربطی به سواد ندارد. شاید خیلیها تحصیلات دانشگاهی بالا داشته و مدرک دکترا گرفته باشند ولی شخصیت مثبتی نداشته باشند. شعور و شخصیت به خانواده و محیطی مربوط میشود که افراد در آن رشد میکنند».
هاشمیان در قسمتی از حرفهای خود به نقش رسانهها در از بین بردن این ناهنجاریها اشاره کرده و میگوید: «رسانهها میتوانند نقش مهمی در این موضوع داشته باشند و نشان دادن حقایق در تلویزیون بهطور حتم تأثیرگذار خواهد بود. از طرفی روزنامهها هم باید برای نوشتن مطالب فیلتری داشته باشند ولی متأسفانه خیلی از آنها هیچ اهمیتی برای افراد بیحاشیه و سالم قائل نیستند. آنها بیشتر سراغ حاشیهها و اتفاقات زرد هستند تا فروش بیشتری داشته باشند در حالی که قانونی باید وجود داشته باشد تا آنها نتوانند هر چیزی که از زبان افراد مختلف خارج شد را منتشر کنند. بهعنوان مثال وقتی فردی به سایتی مراجعه میکند و در مورد یک خبر نظرش را مینویسد، جملهها و ادبیات او باید از فیلتری عبور کند و اینطور نیست که هر چه دلش خواست بنویسد. این خط قرمز باید برای روزنامهها هم تعریف شود».هاشمیان ادامه میدهد: «وقتی باشگاهها نام فرهنگی را قبل از نام ورزشی یدک میکشند، باید در ایجاد فرهنگ پیشقدم باشند. از طرفی نقش فدراسیون و وزارت ورزش هم مهم است.
بهنظر من قانون باید به سختی در مورد بیاحترامیها و پرخاشگریهایی که در بین تماشاگران، مربیان، بازیکنان، مدیران و مسئولان فوتبال وجود دارد اجرا شود تا افرادی که مرتکب رفتارهای زشت و ناپسند میشوند دیگر آن را تکرار نکنند.»مهاجم اسبق تیم ملی و بازیکن فعلی پرسپولیس در پایان حرفهایش میگوید: «یکی دیگر از مشکلات فوتبال ما وجود افراد غیر فوتبالی یا غیرورزشی در این رشته است. آنها میتوانند در کنار خود از افرادی که عاشق فوتبال هستند استفاده کنند یا اینکه میتوانند خودشان هم عاشق فوتبال و خدمت کردن باشند ولی متأسفانه با ندانمکاریهای خود باعث بروز مشکلات فراوان میشوند؛ شاید آنها هم فقط بهدنبال شهرت و سوءاستفاده از موقعیت خود هستند».